چگونه می توان یک اکوسیستم نوآوری ایجاد کرد؟

ژانویه 5, 2022
0 نظر
جنگل بارانی

تئوری Rainforest یا مدل جنگل بارانی

وقتی راجع به سیستم‌های نوآوری فکر می‌کنیم، بیشترین بهره‌وری از محیط‌هایی می‌آید که تداعی‌گر جنگل بارانی هستند و نه مزرعه. در طبیعت ادامه حیات یک جنگل بارانی نه‌فقط به خاطر وجود صرف کربن خام و اتم‌های نیتروژن، هیدروژن و اکسیژن است، بلکه رشد آن به خاطر نحوه ترکیب این مواد با یکدیگر است که به تولید گیاگان و زیاگان تازه و غیرمنتظره می‌انجامد. جنگل بارانی محیطی با خصوصیاتی ویژه مانند هوا، مواد مغذی داخل خاک و دماست که عامل ایجاد انواع جدیدی از گیاهان و حیوانات هستند که موجودیتی بزرگ‌تر از مجموع عناصر تشکیل‌دهنده خود ایجاد می‌کنند. جنگل بارانی ماده معدنی بی‌جان را گرفته و آن را به شبکه‌هایی از ماده آلی رو به رشد تبدیل می‌کند. جنگل‌های بارانی در طبیعت، سیر تکاملی مشخص گونه‌های جدید و با ارزش را از پیش تعیین نمی‌کنند، اما با مهیاکردن محیط مناسب راه را برای این روند تکاملِ اتفاقی تقویت می‌کنند. در جنگل‌های بارانی امیدبخش‌ترین اشکال حیات در روش‌هایی غیرمنتظره از محیط‌هایی به‌شدت حاصلخیز پدید می‌آیند.

اینجاست که تناقض جالبی را کشف می‌کنیم. شرکتی که می‌خواهد لپ‌تاپ‌های ارزان‌تر، بهتر و پرسودتر تولید کند، تمایل دارد تا فعالیت‌هایش را مثل یک مزرعه کشاورزی اداره کند. این شرکت می‌کوشد تا با کنترل و تنظیم تمام فرایندهای خاصش، رایانه مذکور را به بهترین شکل ممکن تولید کند. در مقابل شرکتی که قصدش ایجاد سطح بالایی از نوآوری در کل سیستم است، برعکس این کار را انجام می‌دهد. این شرکت، به‌جای کنترل فرایندهای خاص، مثل یک جنگل بارانی متغیرهای محیطی مناسبی ایجاد می‌کند که فرآیند غیرقابل‌پیش‌بینی تولید علف‌های هرز تازه را تقویت می‌کند.

وقتی راجع به سیستم‌های نوآوری فکر می‌کنیم، نباید تلاش کنیم با زور به نوآوری‌های افراد جان ببخشیم. بلکه باید محیطی مناسب را، که زمینه‌ساز به وجود آمدن و رشد نوآوری‌ها باشد، طراحی کنیم و شکل دهیم.

این تغییر پارادایم به‌راحتی صورت نمی گیرد، زیرا مدل کشاورزی روش قالبی بوده است که ما بر اساس آن در کسب و کار ارزش را درک کرده و ایجاد می کنیم. به نوع رفتار صاحبان کسب‌وکار در دنیای واقعی فکر کنید. در مدل کشاورزی، معمولاً علف هرز را می‌چینند. مثلاً اگر ذرت کاشته‌اید، باید قاصدک‌ها (که در اینجا علف هرز محسوب می‌شوند) را نابود کنید. و یا کارگر عجیب‌وغریبی را که در ساخت قطعه ماشین از راهنمای فنی از پیش تعیین‌شده استفاده نکرده، اخراج می‌کنید.

در جنگل بارانی اما، آنچه به نظر یک علف هرز می‌آید ممکن است با ارزش‌ترین گیاه در کل زیست‌بوم باشد. به شرکت‌هایی نظیر گوگل و فیس‌بوک فکر کنید، تا همین چند سال پیش نمی‌شد آن‌ها را از علف‌های هرز تشخیص داد. عجیب‌وغریب‌ها، بازیگران تأثیرگذار در شبکه‌های نوآوری هستند. در جنگل بارانی قصد ما پرورش علف‌های هرز است.

کشاورزی

چنین اکوسیستمی، آنچه که Rainforests نامیده می شود، تنها زمانی می تواند رشد کند که رفتارهای خاص فرهنگی پتانسیل های انسانی را آزاد کند.

در واقع نوآوری در اکوسیستم‌هایی بروز می‌کند که از عناصر متنوع و ریشه‌دار شکل گرفته است. به مانند تفاوت ارتفاعی درختان یک جنگل بارانی، شرکت‌ها نیز در این نوع اکوسیستم در رقابت با هم رشد متفاوتی را تجربه می‌کنند در حالی که همگی آنها از عناصر اولیه رشد (مانند نور، خاک و مواد مغذی) یکسانی برخوردار هستند.

برگرفته از کتاب: جنگل بارانی: چگونه سیلیکون ولی دیگری بسازیم!